ی جارفتم سرکار.بعد دهروز گفت اون حقوقی ک گفتم نه.100تومن میدم.دلم میخاس ده تا فش بدم بهش..
....
دقیقا هم دوهفتس ب شدت دل درد گرفتم .دکتر میگه تقویتی بخور.خنگ
....
ی ماه هم هست بادوستم داریم میریم ک اسم بنویسیم براکلاس .عاشق این برنامه ریزی ام ک هرروز یامن یا اون میگیم حسش نیس.
ولی اگه جدا ازحس کاربیوفتم دیگه افتادم.
هی میگم خوبه 100قبول کنم حداقل ی مدت ک یادبگیرم.ازاونطرفم بیشوریه این حرکتش.
....
فصل بهار فقط خاب اوره دلش میخادبخابه همش.تابسونم ک گرمه ول میشه بدنت.پاییزم ادم یاد غماش میوفته بخابه بهتره.زمستونم بیرون سرده زیرپتوخاب میچسبه. ...میگن خرسای گریزلی هم همین مدلی ان..
....
خلاصه ک خابم میاد درهمه حال.
اها
دلم خیلی تنگ شده برا حرم امام حسین.واقعا دلم تنگ شده.
برچسب : روزمرگی,روزمرگی به انگلیسی,روزمرگی یا روزمرگی,روزمرگی های من,روزمرگی ها,روزمرگی کیوسک,روزمرگی های یک زن,روزمرگی چیست,روزمرگی های یک رزیدنت جراحی,روزمرگی در زندگی زناشویی, نویسنده : aaftab2136 بازدید : 216